تغذیه گیاهی:
علاوه بر کربوهیدراتهایی که در فرایند فتوسنتز تولید میشوند، گیاه نیاز به مواد معدنی خاصی دارد که فرایندهای مختلف زیستی و ترکیبات آلی دیگر را تولید کند. فسفر، نیتروژن و کلسیم، عناصر معدنی مهم مورد نیاز گیاه هستند. برخی از مواد معدنی برای رشد گیاه حیاتی هستند. گیاه بدون این ۱۵ عنصر اصلی نمیتواند رشد کند و از بین میرود. این عناصر ضروری در دو دسته «درشت مغذی» (Macronutrients) و «ریزمغذی» (Micronutrients) قرار میگیرند و نیاز گیاه به مواد درشت بیشتر از ریزمغذیها است. عناصر غیرحیاتی، گروهی از ترکیبات معدنی موردنیازی هستند که کمبود آنها منجر به بیماری یا توقف رشد گیاه نخواهد شد. این عناصر به شکل یونهای محلول در آب یا متصل به ذرات خاک وجود دارند و در زمان نیاز با مکانیسمهای مختلف تبادل یونی از ریشه وارد گیاه میشوند.
- نیتروژن: عنصر حیاتی برای سنتز آمینو اسیدها، DNA، هورمونهای گیاهی و کلروفیل در گیاهان است. یون نیترات شکل قابل جذب نیتروژن جو( N2 )، نیتروژن معدنی (N) و نیتروژن آلی برای گیاه است. کمبود این عنصر در گیاه منجر به دوکی، زرد شدن و در بعضی موارد تشکیل دانههای صورتی روی برگ میشود.
- فسفر: برای انجام تقسیم سلولی و رشد بخشهای مختلف گیاه ضروری است. این عنصر در ساختار بسیاری از مولکولهای زیستی ( نوکلئو تیدها، آمینواسیدها، پروتئینهای تنظیمی و آنزیمها) فرایند تقسیم وجود دارد. کمبود فسفر منجر به رشد کند گیاه و زرد و شکننده شدن برگها میشود.
- کلسیم: عنصر ضروری برای رشد ریشه، تشکیل تارهای کشنده و رشد برگ گیاهان است.
- منیزیوم: عنصر کلیدی ساختار کلروفیل و تداوم واکنشهای فتوسنتزی است. بدون حضور این عنصر کلروفیلی تشکیل نمیشود. در نتیجه فتوسنتز و رشد گیاه متوقف خواهد شد. کمبود این عنصر منجر به زرد شدن برگ در اطراف رگبرگها میشود که در بعضی گیاهان با تشکیل لکههای قرمز مایل به قهوهای و ریزش زود هنگام برگها همراه است.
- پتاسیم: به انتقال مولکولهای قند، چربی ها، و پلیمر نشاسته در گیاه کمک میکند.
- گوگرد یکی دیگر از عناصر ضروری رشد گیاه است که در سنتز آمینواسیدها شرکت میکند. به علاوه تشکیل بسیاری از مولکولهای بو و مزه در گیاهان (برای مثال در پیاز و کلم) به وجود این عنصر بستگی دارد. کمبود این عنصر در خاک منجر به ایجاد لکههای زرد یا بنفش روی برگ و قهوهای شدن لبههای برگ میشود. در این شرایط تشکیل گل و میوه در گیاه کاهش مییابد.
- آهن: یکی از عناصر مهم ساختار سیتوکرومهای زنجیره انتقال الکترون و بسیاری از متالوآنزیمها است. این زنجیرهها با تامین ATP لازم برای انجام واکنشهای زیستی و انجام فتوسنتز نقش حیاتی در رشد و متابولیسم گیاهان دارد.
منگنز، روی، بورون، مس، مولبیدیوم و کبالت عناصر مهمی در تغذیه گیاهی هستند که نیاز گیاه به انها کمتر از عناصر درشتمغذی است.
- منگنز: موجود در فتوسیستم II تیلاکوئیدی به هیدرولیز نوری آب کمک میکند. کمبود منگنز و آهن علائم مشابهی در برگ گیاه ایجاد میکند. کمبود این دو عنصر فلزی منجر به زرد شدن برگها در اطراف رگبرگها و قهوهای شدن لبههای برگ در گیاهان اسیددوست میشود.
- مس: یکی دیگر از عناصر موجود در متالوآنزیمهای گیاهی است. مس یک عنصر ریز مغذی است که در مقادیر بسیار کم مورد احتیاج گیاه است. مس بیشتر در فعالیتهای آنزیمی گیاه و تشکیل کلروفیل دخیل است. در فرایند فتوسنتز دخیل است و برای تنفس و متابولیسم کربوهیدرات ها و پروتئین ها ضروری است. همچنین در رنگ پذیری میوه ها و گل ها نقش دارد. وجود این عنصر در سیستمهای آنزیمی اکسیداز-کاتالاز ضروری است. همچنین این عنصر در تولید کلروپلاست و واکنشهای انتقال الکترون سهیم و فعال کننده چندین آنزیم است. مس برخی از آنزیمهای مؤثر در سنتز لیگنین در گیاهان را فعال میکند و در چندین سیستم آنزیم ضروری است. همچنین در فرایند فتوسنتز مورد نیاز است، در تنفس گیاهی ضروری است و به متابولیسم کربوهیدراتها و پروتئینها کمک میکند. مس همچنین به تقویت عطر و طعم و رنگ در سبزیجات و رنگ در گل کمک میکند. این عنصر در گیاه متحرک نیست و بنابراین کمبود آن ابتدا در برگهای جوانتر گیاه مشاهده میشود.
- روی عنصری است که در مسیرهای سنتز هورمونهای مربوط به افزایش رشد طولی و عرضی ساقه و برگها شرکت میکند. غلظت این عنصر در خاکهای اسید بیشتر است اما تمایل زیادی به برهم کنش با یون آهن دارد.
- بورون: یکی از عناصر لازم برای حفظ و پایداری شکل سلولها در گیاهان آوندی است. این عنصر در تشکیل اتصالات عرضی پکتین های رامنوگالاکتورونان II در دیواره سلولی شرکت میکند.
- مولبیدیوم: عنصر ضروری برای سنتز آنزیم نیتروژناز در میکرواورگانیسمهای تثبیتکننده نیتروژن است. به همین دلیل خاک مناسب برای کشت حبوبات باید مولبیدیوم کافی داشته باشد. به علاوه سلول گیاهی برای سنتز آمینواسیدها از نیتروژن محلول به این عنصر (متالوآنزیم) نیاز دارد. کمبود این عنصر در گیاهان خانواده کلم منجر به تشکیل برگهای طویل و پیچخورده میشود.
- عناصر غیرحیاتی: سدیم، آلومینیوم، سیلیکون، کلر و گالیوم عناصر غیرحیاتی هستند که نیاز گیاه به آنها بسیار کمتر است
تمام عناصر غذایی مورد نیاز گیاه از طریق ریشه جذب می شود اما در صورت نبودن عناصر به میزان کافی و یا به گونه قابل جذب گیاه با مشکل کمبود عنصر مواجه می شود که در ادامه به انواع آن پرداخته خواهد شد.
در گذر زمان برای از بین بردن مشکلات کمبود عناصر در گیاهان از روشهای کوددهی سنتی (کودهای حیوانی) و نهایتا استفاده از کودهای شیمیایی به صورت خاکی به حل مشکل گیاه پرداخته می شد. با پیشرفت علم و تولید کودهای شیمیایی که قابلیت انحلال از طریق جذب برگی دارند در باغات و زراعت برای بازدهی بیشتر مورد مصرف قرار گرفتند. که انتخاب جایگزین کودهایی برای محلول پاشی با ساختارهای کلات شده بهره وری گیاه را از عملیات محلول پاشی بالا برد و باعث نتیجه بهتر شد. شرکت والگرو با استفاده از دستگاه های پیشرفته و با توجه به سیستم هایی مانند جی پاور برای دریافت نیاز گیاه به تولید کودهایی با عملکرد بالا از نظر میزان جذب و سرعت جذب دست یافته است.
میزان عناصر در گیاهان:
هر گیاه برای جذب هریک از عناصر دارای یک حد کم، بهینه و ماکزیمم می باشد. این میزان در گیاهان متفاوت و در شرایط متفاوت قابل تغییر است. از آنجاییکه برگ ها و شکل ظاهری گیاه تنها نماد قابل دسترس برای اطلاع از میزان عناصر جذب شده و کمبود یا ازدیاد یک عنصر هست، دقت در شکل ظاهری و تشخیص کمبود نیازمند تخصص و تجربه می باشد که در شرکت ازهار صبا کارشناسان با تجربه می توانند در این امر نقش به سزایی بازی کنند. میزان عناصر موجود در گیاه شامل تقسیم بندی های زیر می باشد.
حد کم یا بحرانی
زمانی است که عناصر غذایی مورد نظر به دلایل مختلف توسط گیاه جذب نشده باشد و اصطلاحا گیاه دچار گرسنگی آشکار می گردد و در این علائم کمبود روی اندامهای هوایی گیاه قابل روئیت است.
حد اپتیمم یا بهینه
در این شریط عناصر غذایی به صورت متعادل توسط گیاه جذب شده و گیاه به صورت کاملا شاداب رشد می کند و حداکثر راندمان و عملکرد خود را نشان می دهد.
گرسنگی پنهان
در این شرایط میزان عناصر جذب شده کمتر از حد اپتیمم و بیشتر از حد بحرانی هست. در این حالت معمولا رشد گیاه کم یا متوقف شده و علائم کمبود خاصی روی اندام های هوایی گیاه مشاده نمی شود و در صورت عدم رفع کمبود، میزان عناصر غذایی در گیاه به تدریج کاهش یافته و گیاه دچار گرسنگی آشکار می شود.
گرسنگی آشکار
همان شرایطی است که گیاه از نظر ظاهری در اندام های گیاهی دچار بی حالی شده و توقف رشد و تغییر شکل گیاه قابل روئیت می باشد. در این مرحله در صورت رسیدگی نکردن به گیاه امکان از بین رفتن گیاه وجود دارد.
ماکزیمم یا مسمومیت
در این شریط عناصر غذایی جذب شده توسط گیاه بیشتر از میزان مورد نیاز بوده که معمولا با توقف رشد و ظهور علائم مسمومیت برگی در گیاه نشان داده می شود.
--سینرژیسم و آنتاگونیسم:
هنگامیکه اثر یک عامل تحت تاثیر عامل دیگر قرار گیرد، بین دو عامل برهمکنش ایجاد می شود. برخی عناصر به جذب عناصر دیگر در خاک توسط ریشه گیاه کمک می کنند. گاهی اوقات یک عنصر غذایی باعث جذب دیگر عنصر میشود به این پدیده سینرژیسم یا برهمکنش مثبت می گویند. زمانی که تاثیر توام دو عامل کمتر از مجموع اثرات آنها باشد برهم کنش منفی یا آنتاگونیسم نامیده می شود. این عامل را می توان یکی از عوامل اثر گذار ثانویه در میزان جذب عناصر غذایی توسط گیاه ذکر کرد. بعنوان مثال: غلظت بالای کلسیم ؛ مانع جذب بر ، آهن و منیزیم میشود. غلظت بالای فسفر مانع جذب آهن و منیزیم میشود.کاربرد پتاسیم باعث افزایش جذب منگنز و آهن میشود. کاربرد فسفر باعث افزایش جذب منیزیم میشود.
مهمترین فاکتورهای موثر در فراهمی عناصر غذایی
1- PH خاک :
PH نشاندهنده میزان اسیدیبودن یا بازیبودن خاک است. این شاخص وضعیت فعلی خاک را نشان میدهد و عامل اصلی کنترل دسترسی به مواد مغذی، فرآیندهای میکروبی و رشد گیاه میباشد. غلظت یون هیدروژن در خاک PH نامیده می شود و تحت تأثیر واکنش های شیمیایی بین اجزای خاک و آب می باشد.
PH خاک معمولا بین 3 و 10 و در حالت طبیعی مقدار آن 7 است. پی اچ خاکهای اسیدی کمتر از 7 و پی اچ خاکهای قلیایی بالاتر از 7 است. خاکهای فرا اسیدی (پی اچ کمتر از 5/3) و خاکهای بهشدت قلیایی (پی اچ بالاتر از 9) کمیاب هستند.
با افزایش اسیدیته، PH خاک کاهش می یابد. بازه بهینه پیاچ خاک برای بیشتر گیاهان بین 5/5 تا 5/7 است؛ با این حال برخی گیاهان با مقادیر پیاچ خارج از این بازه نیز سازگار میشوند. در نتیجه، بیشتر گیاهان باغبانی در خاک هایی با PH بین 6 (کمی اسیدی) تا 5/7 (کمی قلیایی) بهترین رشد را دارند.
تأثیر PH خاک بر حلالیت مواد معدنی یا مواد مغذی بسیار زیاد است قبل از اینکه یک ماده غذایی توسط گیاهان استفاده شود باید در محلول خاک حل شود. اکثر مواد معدنی و مواد مغذی در خاک های اسیدی نسبت به خاک های خنثی یا کمی قلیایی محلول تر و در دسترس هستند
2- بافت خاک:
بافت خاک تعیین کننده درصد اجزای تشکیل دهنده بخش معدنی خاک یعنی شن، سیلت و رس است که با توجه به درصد هر جزء، کلاس بافتی خاک مشخص می شود. در واقع بافت خاک شاخصی برای تعیین محتوای نسبی ذرات معدنی تشکیل دهنده خاک می باشد.بنابراین با اندازه گیری ۳ جزء اصلی خاک ( شن -سیلت و رس) می توان به نوع بافت خاک پی برد.
3- ساختمان خاک:
ذرات شن، سیلت و رس خاک کمتر ممکن است که به صورت مجزا از هم وجود داشته باشند بلکه تحت تاثیر عوامل مختلف گرد هم آمده و ساختمان خاک را تشکیل می دهند ترتیب گرد هم آمدن و به هم چسپیدن ذرات خاک اشکال مختلف ساختمان خاک را بوجود می آورد. فایده ساختمان خاک آن ست که در فضای بین ذرات و دانه های خاک خلل و فرجی را ایجاد می کند که موجب سهولت حرکت آب و هوا در خاک می شود و عامل عمده در آب رسانی به گیاه، تغذیه گیاه، نفوذ و گسترش ریشه ها در خاک، هدایت حرارتی خاک، فعالیت خاکزیان و غیره است. بنابراین ذرات خاک چگونه در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند، فضای بین آنها (خلل و منفذ خاک) ابعاد و اشکال متفاوت به خود می گیرد ساختمان خاک را عمدتا از طریق همین خلل و منفذ، اندازه و شکل آنها ارزیابی می کنند تفاوت بین یک خاک بی ساختمان و دارای ساختمان در توزیع و شکل هندسی همین منفذها است خاکهای بدون ساختمان به دو صورت دیده می شود ذرات از هم جدا به شکل (خاک های شنی) و یا توده فشرده در هم و کلوخه. حالت اخیر در خاک های رسی دچار پراگندگی کلوئید، مشاهده می شود شخم خاک های رسی در رطوبت زیاد چنین وضع را پیش می آورد. افزایش کیفیت ساختمان خاک در اصلاح بافت خاک نقش به سزایی دارد.
4- مواد آلی:
ماده آلی خاک عبارت از ماده مرده گیاهی، جانوری و فراورده های تجزیه و تبدیل آنها در داخل و سطح خاک معدنی است. ماده آلی که در خاک در معرض تجزیه میکروبی قرار می گیرد از منابع مختلف حاصل میشود. تجزیه ماده آلی، انرژی لازم برای رشد میکروارگانیسم ها را فراهم کرده و کربن مورد نیاز برای تولید مواد سلولی جدید را تامین می کند.
در شرایط هوازی، غالبا 60-80 درصد کربن مواد اولیه به صورت CO2 آزاد شده یا در فراورده های زاید تجمع می یابد. مقدار 20-40 درصد باقیمانده مواد آلی در ساخت بیوماس میکروبی مصرف می شود. قارچها در تولید بیوماس خود بیشتر از مواد تبدیل شده و کمتر از باکتری ها استفاده می کنند. در طول یک سال2-5 درصد ماده آلی خاک می تواند معدنی شود. ماده آلی خاک نه تنها به عنوان ماده غذایی میکرو ارگانیسم ها عمل می کند بلکه در تشکیل و پایداری خاکدانه های حاصل از رسهای معدنی و کلوئیدهای بی شکل نیز اهمیت زیادی دارد. ماده آلی موجود در خاکدانه های درشت (بیش از 250 میکرومتر) راحت تر از خاکدانههای ریز تجزیه می گردند. مواد هومیک میکروارگانیسم ها و آنزیم های خاک را جذب کرده و از تجزیه سریع آنها جلوگیری می کنند
مـاده آلـی خاك با توجه به مراحل مختلف تجزیه قابل تقسیم به سه گروه می باشد
1- جزء فعال ماده آلی که 10 تا 20 درصد مـاده آلـی خـاك اسـت . سـرعت تجزیـه در آن سریع میباشد (فرآیند آن طی یک تا دو سال میباشد). این جزء در تـأمین عناصـر غـذایی براي گیاه و ریزجانداران خاك (به طور اخص) و نیز کاهش بیماريها و خاکدانه سازي نقش دارد. ترکیبات موجود در این قسمت قندهاي ساده و اسیدهاي آمینه میباشند
2- جزء حد واسط ماده آلی که به آهستگی تجزیه میشـود (فرآینـد آن طـی 2 تـا 5 سـال میباشد)، 10تا20 درصد ماده آلی خاك اسـت کـه شـامل پلـی سـاکاریدها، پـروتئین هـا و چربیها هستند.
3- ماده آلی به خوبی تجزیـه شـده کـه بسـیار پایـدار و بـه شـدت مقـاوم در برابـر تجزیـه میکروبی. این جزء 60 تا 80 در صد ماده آلی خاك را تشکیل میدهد. فرآینـد آن بـیش از 10 سال است. این جزء به طور عمده در ظرفیت تبادل کاتیونی و رنگ خاك دخالـت دارد . این بخش از ماده آلی به نام هوموس نیز شناخته میشود که شامل هـومین هـا، اسید های هیومیک و فلویک هستند.
هوموس عبارت است ماده آلی تیره رنگ، متخلخل و اسفنجی که بسـیار بـه کنـدي تجزیـه میشود، و به دلیل همین خصلت از نظر حاصلخیزي خاك اهمیـت آن از جـزء فعـال مـاده آلی کمتر است. در مجموع ماده آلی خاك ترکیب حاصـل از لیگنـین و پـروتئین بـوده کـه ساختمان مولکولی ثابتی ندارد و نسبت کربن به نیتروژن آن در حدود 10 تا 12 است.
5- آب و هوا :
خاک تحت تاثیر عوامل آب و هوایی مانند سرما، خشکی و رطوبت به صورت متناوب قرار دارد. دمای بالا در خاک از جذب و ترکیب عناصر غذایی میکرو به شدت کاسته و از فعالییت ریشه نیز جلوگیری می نماید.
تغيير آب و هواي زمين بر مواد مغذي خاك تاثير مي گذارد كه اين موضوع موجب كاهش توليد محصول مي شود و به گزارش ايرنا از يونايتدپرس، با خشك تر شدن مناطق خشك جهان، آب تنها منبعي نيست كه از اين خشكسالي تاثير مي پذيرد بلكه سطوح مواد مغذي خاك نيز تحت تاثير قرار مي گيرد. دانشمندان اعلام كردند : بيش از 17 ماده مغذي كه گياهان براي رشد و نمو خود به آن نياز دارند مانند نيتروژن و فسفر از منابع خاكي هستند كه تحت تاثير تغيير آب و هوا قرار مي گيرد. به گفته محققان، با خشك تر شدن آب و هواي زمين سطوح نيتروژن كاهش و فسفر افزايش مي يابد.
6- میکرو ارگانیسم ها:
در واقع فعالییت قارچ ها و باکتری ها سبب گردش مواد آلی در طبیعت می شود. آنها از مواد آلی به عنوان منبع تامین کننده انرژی استفاده کرده و باعث معدنی شدن یا کلات شدن عناصر غذایی می شوند. این فعالییت از تجمع مواد آلی و در نتیجه بی استفاده بودن آنها در محیط جلوگیری می کند بنابراین مواد معدنی شده دوباره توسط گیاهان در چرخه تغذیه ای مورد بهره برداری قرار می گیرد.
7-Ec خاک
در خاک، هدایت الکتریکی EC توانایی خاک را برای هدایت جریان الکتریکی نشان میدهد. مهمترین اثری که هدایت الکتریکی EC روی حاصلخیزی دارد آن است که هدایت الکتریکی شاخصی از میزان دسترسی به مواد مغذی در خاک است. هرچقدر که EC بالاتر باشد، ذرات با بار منفی در خاک بیشتر است (ذرات ارگانیک و رسی)، بنابراین کاتیونها نیز در خاک بیشتر میشوند (که دارای بار مثبت هستند). سدیم (+Na)، آمونیوم (+4 NH)، پتاسیم (+K)، کلسیم (+2 Ca)، منیزیم (+2 Mg)، هیدروژن (+H)، آهن (+2 Fe)، آلومینیوم (+3 Al)، مس (+2 Cu)، روی (+2 Zn) و منگنز (+2 Mn) مثالهایی از کاتیونهای مفید برای گیاهان هستند. مشابه با بسیاری از ویژگیهای دیگر، هدایت الکتریکی خاک نیز نباید خیلی بالا برود، زیرا در این حالت ممکن است بسیاری از این عناصر مغذی به سلامت خاک آسیب وارد کنند. محدودهی بهینه هدایت الکتریکی خاک بین ۱۱۰ تا ۵۷۰ میلیزیمنس بر متر (mS/m) است. سطوح پایین هدایت الکتریکی نشانه کمبود مواد مغذی است، از سوی دیگر، سطوح بالای آن نیز بیانگر وجود عناصر بسیار در خاک است. در خاکهای شنی که مواد ارگانیک کمی دارند، میزان هدایت الکتریکی اغلب کم است، در نقطه مقابل، در خاکهایی که محتوای رسی زیادی دارند میزان هدایت الکتریکی بالا میرود.
همانگونه که قبلاً اشاره شد، EC خاک تحت تأثیر ویژگیهای متعددی از خاک است. برای اینکه EC بتواند شاخص مناسبی از سلامت خاک باشد و کشاورز براساس آن به مدیریت اراضی خود بپردازد، باید اثر متقابل هدایت الکتریکی و سایر خصوصیات خاک را بررسی نمود. بافت، شوری و رطوبت خاک از جمله خصوصیاتی هستند که بر روی سطح EC اثر میگذارند.
EC خاک اغلب بهعنوان معیاری ازشوری خاک نیز لحاظ میشود. شوری شاخصی از میزان نمکهای موجود در خاک است. قاعده کلی شوری اینگونه است که مقادیر بسیار زیاد EC بالاتر از ۱۶۰۰ (mS/m) نشاندهنده شوری بالای خاک است. از سوی دیگر، چنانچه این مقدار کم باشد (۰ تا ۲۰۰ (mS/m)( بیانگر خاک بدون شوری است. کاتیونی که نقش زیادی در تولید شوری دارد سدیم است، بهخصوص اگر مقدار این عنصر بیش از ۱۰۰ mg/kg در خاک باشد. با اضافهکردن گوگرد یا گچ به خاک، سدیم از خاک شسشته میشود، بنابراین سطح هدایت الکتریکی EC خاک پایین میآید.
کمبود عناصر غذایی و راههای تشخیص
حتی اگر یکی از مواد غذایی در خاک نباشد یا گیاه نتواند به دلایلی آن را جذب نماید. یکی از انواع کمبودها اتفاق می افتد که در صورت طولانی شدن این روند، باعث کندی و توقف رشد و در نهایت مرگ گیاه می شود. معیارهای متداول برای تشخیص کمبود مواد غذایی به شرح زیر است:
- آنالیز شیمیایی خاک
برای آنالیز شیمیایی خاک باید نمونه برداری از خاک اطراف ریشه انجام گیرد. در زمان تفسیر نتایج، با توجه به رژیم کودی داده شده باید برای آنالیز شیمیایی خاک اقدام کرد و همچنین می بایست بافت خاک، کیفیت و مشخصات آن مورد بررسی و ارزیابی دقیق قرارگیرد.
- آنالیز بافت گیاهی (تشخیص برگی)
احتمال بروز یک کمبود، می تواند به وسیله آنالیز بافت گیاهی مشخص شود در این نوع آزمون میزان عناصر موجود در اندام دارای کمبود را با اندام سالم مقایسه می کنند.
برای این منظور نمونه ها باید در مرحله مشابه از رشد، موقعیت و ظاهر و ... گرفته شوند از این رو در بررسی نتایج راجع به یک کمبود باید شرایط کلی گیاه مورد توجه قرار گیرد. از طرف دیگر آنالیز نباید فقط بر روی عناصر دارای کمبود اجرا شود، چرا که برای برطرف کردن کمبود نیاز است تا نسبت متوازنی بین عناصر دارای کمبود و سایر عناصر برقرار گردد.
- روش مشاهده ای:
این روش تنها متدی بوده که برای تشخیص کمبودها و مسموییت های عناصر معدنی برای سالها ی متمادی مورد استفاده قرار گرفته است.
در این روش شخص مشاهده کننده با توجه به شرایط کلی گیاه و علائم کمبود، نوع کمبود عناصر غذایی را تشخیص می دهد.
باید توجه داشت در این روش میزان تبحر و تجربه شخص مشاهده کننده بسیار مهم است چرا که در بسیار مواقع مشابهت های زیادی بین علائم کمبود و بیماری و یا حتی تنش های محیطی و ... وجود دارد.
همچنین باید در نظر داشت که علائم کمبود عناصر در گیاهان مختلف به صورت متفاوت بروز می نماید. به هر حال پس از تشخیص یک کمبود، کوددهی می بایست در مراحل اولیه ظهور علائم کمبود شروع شود.